اثر: چهار مقاله یا «مجمع النوادر»
نویسنده: نظامی عروضی
امیر خراسان را پرسیدند که تو فردی فقیر و بی چیز بودی و شغلی پست داشتی، به امیری خراسان چون افتادی؟
از امیر خراسان پرسیدند که تو شخص تهی دست و فقیری بودی و کاری بی ارزش داشتی، چگونه شد به فرمان روايی خراسان رسیدی؟
واژه |
معنی واژه |
چون افتادی |
در اين جا به معنی چگونه شروع کردی؟ |
گفت: روزی ديوان «حنظلۀ باد غیسی» همی خواندم، بدين دو بیت رسیدم:
گفت: روزی، ديوان اشعار حنظلۀ باد غیسی را می خواندم، به اين دو بیت رسیدم:
واژه |
معنی واژه |
همی خواندم |
می خواندم |
مِهتری گر به کام شیر در، است شو خطر کن زکام شیر، بجوی
اگر بزرگی و سروری در دهان شیر هم باشد برو و اقدام به کاری خطرناک کن و آن را از دهان شیر بگیر.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
مهتری |
بزرگی، سروری |
کام |
دهان |
شو |
برو |
خطر کن |
کارهای پرخطر انجام بده |
يا بزرگی و عزت و نعمت و جاه يا چو مردانت، مرگ، رويا روی
يا در اين راه به بزرگی و ثروت و مقام خواهی رسید يا اينکه مثل مردان بزرگ، مرگ آبرومندانه خواهی داشت.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
عزّ |
ارجمندی، بزرگی |
جاه |
مقام، شکوه |
داعیه ای در باطن من پديد آمد که به هیچ وجه در آن حالت که اندر بودم، راضی نتوانستم بود. دارايی ام بفروختم و اسب خريدم و از وطن خويش، رحلت کردم.
انگیزه ای در دلم پیدا شد که اصلا نتوانستم به وضعیتی که داشتم راضی باشم تمام ثروتم را فروختم و اسبی خريدم و از سرزمین خود سفر کردم.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
داعیه |
انگیزه |
باطن |
درون، وجود |
رحلت کردم |
سفر کردم، کوچ کردم |
به دولت صفاريان پیوستم. هر روز بر شکوه و شوکت و لشکر من افزوده می گشت و اندک اندک کار من بالا گرفت و ترقی کرد تا جملۀ خراسان را به فرمان خويش در آوردم. اصل و سبب، اين دو بیت بود.
به حکومت صفاريان پیوستم هر روز بر بزرگی و مقام و لشکر من اضافه می شد و کم کم در کار هايم پیشرفت و ترقی کردم تا همه خراسان را تحت فرمان خود درآوردم علت اصلی، اين دو بیت بود.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
شکوه |
عظمت، بزرگی |
شوکت |
بزرگی |
ترقی |
رشد، پیشرفت |
جمله |
همه |
آرایه ادبی:
کار من بالا گرفت ß کنايه از رشد کردم